💔اصن عشق اونیه که بهش نرسی💔
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
💔13:34:51💔
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
💔13:34:51💔
💔اصن عشق اونیه که بهش نرسی💔
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
💔13:34:51💔
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
💔13:34:51💔
Koma
🧡🌸🧡✌زهشیاران عالم هرکه را دیدم غمی دارد دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد✌🧡🌸🧡
🧡🎼gery gal-نوران اردوبادلی 🎼🧡
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 3 ثانیه
❤02:32:03❤
❤🌸❤
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 3 ثانیه
❤02:32:03❤
❤🌸❤
🧡🎼gery gal-نوران اردوبادلی 🎼🧡
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه 3 ثانیه
❤02:32:03❤
❤🌸❤
😀غذا خوردن حیوانات😀
دریافت
مدت زمان: 53 ثانیه
😀18:43:46😀
🧡🌸🧡
دریافت
مدت زمان: 53 ثانیه
😀18:43:46😀
🧡🌸🧡
😀غذا خوردن حیوانات😀
دریافت
مدت زمان: 53 ثانیه
😀18:43:46😀
🧡🌸🧡
🎼جاده یکطرفه -مرتضی پاشایی🎼
دریافت
مدت زمان: 59 ثانیه
🧡18:40:22🧡
🧡🌸🧡
دریافت
مدت زمان: 59 ثانیه
🧡18:40:22🧡
🧡🌸🧡
🎼جاده یکطرفه -مرتضی پاشایی🎼
دریافت
مدت زمان: 59 ثانیه
🧡18:40:22🧡
🧡🌸🧡
📜رمان کوتاه ؛یک روز زندگی📜
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت.. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت.. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت.. خدا سکوت کرد.
به پر و پای فرشته و انسان پیچید.. خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور انداخت.. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد.. خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم؛ اما یک روز دیگر هم رفت. تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی! تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن. لا به لای هق هقش گفت: اما با یک روز… با یک روز چه کار می توان کرد؟
خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی‌یابد هزار سال هم به کارش نمی‌آید. آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید؛ اما می‌ترسید حرکت کند، می‌ترسید راه برود و زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد.
قدری ایستاد.. بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده‌ای دارد؟ بهتر است این مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد.. زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و بویید. چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می‌تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد.
در آن یک روز آسمان‌خراشی را بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی را به دست نیاورد؛ اما در همان یک روز دست بر پوست درختی کشید، روی چمن خوابید، کفشدوزکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی‌شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد.
او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد. لذت برد و سرشار شد و بخشید. عاشق شد و عبور کرد و تمام شد. او در همان یک روز زندگی کرد؛ اما فرشته‌ها در تقویم خدا نوشتند: امروز او درگذشت.. کسی که هزار سال زیسته بود!
📜00:28:48📜
🧡🌸🧡
📜رمان کوتاه ؛یک روز زندگی📜
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت.. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت.. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت.. خدا سکوت کرد.
به پر و پای فرشته و انسان پیچید.. خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور انداخت.. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد.. خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم؛ اما یک روز دیگر هم رفت. تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی! تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن. لا به لای هق هقش گفت: اما با یک روز… با یک روز چه کار می توان کرد؟
خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی‌یابد هزار سال هم به کارش نمی‌آید. آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید؛ اما می‌ترسید حرکت کند، می‌ترسید راه برود و زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد.
قدری ایستاد.. بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده‌ای دارد؟ بهتر است این مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد.. زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و بویید. چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می‌تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد.
در آن یک روز آسمان‌خراشی را بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی را به دست نیاورد؛ اما در همان یک روز دست بر پوست درختی کشید، روی چمن خوابید، کفشدوزکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی‌شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد.
او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد. لذت برد و سرشار شد و بخشید. عاشق شد و عبور کرد و تمام شد. او در همان یک روز زندگی کرد؛ اما فرشته‌ها در تقویم خدا نوشتند: امروز او درگذشت.. کسی که هزار سال زیسته بود!
📜00:28:48📜
🧡🌸🧡
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت.. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت.. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت.. خدا سکوت کرد.
به پر و پای فرشته و انسان پیچید.. خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور انداخت.. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد.. خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم؛ اما یک روز دیگر هم رفت. تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی! تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن. لا به لای هق هقش گفت: اما با یک روز… با یک روز چه کار می توان کرد؟
خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی‌یابد هزار سال هم به کارش نمی‌آید. آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید؛ اما می‌ترسید حرکت کند، می‌ترسید راه برود و زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد.
قدری ایستاد.. بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده‌ای دارد؟ بهتر است این مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد.. زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و بویید. چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می‌تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد.
در آن یک روز آسمان‌خراشی را بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی را به دست نیاورد؛ اما در همان یک روز دست بر پوست درختی کشید، روی چمن خوابید، کفشدوزکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی‌شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد.
او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد. لذت برد و سرشار شد و بخشید. عاشق شد و عبور کرد و تمام شد. او در همان یک روز زندگی کرد؛ اما فرشته‌ها در تقویم خدا نوشتند: امروز او درگذشت.. کسی که هزار سال زیسته بود!
📜00:28:48📜
🧡🌸🧡
📜رمان کوتاه ؛یک روز زندگی📜
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت.. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت.. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت.. خدا سکوت کرد.
به پر و پای فرشته و انسان پیچید.. خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور انداخت.. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد.. خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم؛ اما یک روز دیگر هم رفت. تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی! تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن. لا به لای هق هقش گفت: اما با یک روز… با یک روز چه کار می توان کرد؟
خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی‌یابد هزار سال هم به کارش نمی‌آید. آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید؛ اما می‌ترسید حرکت کند، می‌ترسید راه برود و زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد.
قدری ایستاد.. بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده‌ای دارد؟ بهتر است این مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد.. زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و بویید. چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می‌تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد.
در آن یک روز آسمان‌خراشی را بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی را به دست نیاورد؛ اما در همان یک روز دست بر پوست درختی کشید، روی چمن خوابید، کفشدوزکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی‌شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد.
او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد. لذت برد و سرشار شد و بخشید. عاشق شد و عبور کرد و تمام شد. او در همان یک روز زندگی کرد؛ اما فرشته‌ها در تقویم خدا نوشتند: امروز او درگذشت.. کسی که هزار سال زیسته بود!
📜00:28:48📜
🧡🌸🧡
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت.. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت.. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت.. خدا سکوت کرد.
به پر و پای فرشته و انسان پیچید.. خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور انداخت.. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد.. خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم؛ اما یک روز دیگر هم رفت. تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی! تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن. لا به لای هق هقش گفت: اما با یک روز… با یک روز چه کار می توان کرد؟
خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی‌یابد هزار سال هم به کارش نمی‌آید. آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید؛ اما می‌ترسید حرکت کند، می‌ترسید راه برود و زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد.
قدری ایستاد.. بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده‌ای دارد؟ بهتر است این مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد.. زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و بویید. چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می‌تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد.
در آن یک روز آسمان‌خراشی را بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی را به دست نیاورد؛ اما در همان یک روز دست بر پوست درختی کشید، روی چمن خوابید، کفشدوزکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی‌شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد.
او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد. لذت برد و سرشار شد و بخشید. عاشق شد و عبور کرد و تمام شد. او در همان یک روز زندگی کرد؛ اما فرشته‌ها در تقویم خدا نوشتند: امروز او درگذشت.. کسی که هزار سال زیسته بود!
📜00:28:48📜
🧡🌸🧡
✌لبخند بزن✌
دریافت
مدت زمان: 16 ثانیه
🧡21:03:14🧡
🧡🌸🧡
دریافت
مدت زمان: 16 ثانیه
🧡21:03:14🧡
🧡🌸🧡
✌لبخند بزن✌
دریافت
مدت زمان: 16 ثانیه
🧡21:03:14🧡
🧡🌸🧡
😁اونجا ایت داره_صمد ممد😁
😀20:20:47😀
🧡🌸🧡
😀20:20:47😀
🧡🌸🧡
😁اونجا ایت داره_صمد ممد😁
😀20:20:47😀
🧡🌸🧡
🧡قوی بوتون عالم بیزدن دانشین _اوزییر مهدیزاده🧡
Beer Beirimizi Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilim Bouton Orbit The Underdog
Bayesian Gürub və Oasis Hans Ottensen, biyograf
Çiçəklər Orkide Amr Boy Merciful Jansen Alicsson
Yaşım Allah Gursunet, Nəcdi, bir
insandır
:
Bayesian Körfezi Guardian Guerner Desen Gor Negev Bakhchordwiller Swissen
Kim Eysters Dallas Dollsgallah Dirty Ukhdo Dumbbell Ellsyn
Qolzaxşan Handsome Hands Handshahr Human Injidge
Beer Beirimizh Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit Danimarkalı Beast
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilym Bouton Orbit
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
🧡21:08:13 🧡
🧡🌸🧡
🧡قوی بوتون عالم بیزدن دانشین _اوزییر مهدیزاده🧡
Beer Beirimizi Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilim Bouton Orbit The Underdog
Bayesian Gürub və Oasis Hans Ottensen, biyograf
Çiçəklər Orkide Amr Boy Merciful Jansen Alicsson
Yaşım Allah Gursunet, Nəcdi, bir
insandır
:
Bayesian Körfezi Guardian Guerner Desen Gor Negev Bakhchordwiller Swissen
Kim Eysters Dallas Dollsgallah Dirty Ukhdo Dumbbell Ellsyn
Qolzaxşan Handsome Hands Handshahr Human Injidge
Beer Beirimizh Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit Danimarkalı Beast
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilym Bouton Orbit
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
🧡21:08:13 🧡
🧡🌸🧡
Beer Beirimizi Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilim Bouton Orbit The Underdog
Bayesian Gürub və Oasis Hans Ottensen, biyograf
Çiçəklər Orkide Amr Boy Merciful Jansen Alicsson
Yaşım Allah Gursunet, Nəcdi, bir
insandır
:
Bayesian Körfezi Guardian Guerner Desen Gor Negev Bakhchordwiller Swissen
Kim Eysters Dallas Dollsgallah Dirty Ukhdo Dumbbell Ellsyn
Qolzaxşan Handsome Hands Handshahr Human Injidge
Beer Beirimizh Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit Danimarkalı Beast
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilym Bouton Orbit
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
🧡21:08:13 🧡
🧡🌸🧡
🧡قوی بوتون عالم بیزدن دانشین _اوزییر مهدیزاده🧡
Beer Beirimizi Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilim Bouton Orbit The Underdog
Bayesian Gürub və Oasis Hans Ottensen, biyograf
Çiçəklər Orkide Amr Boy Merciful Jansen Alicsson
Yaşım Allah Gursunet, Nəcdi, bir
insandır
:
Bayesian Körfezi Guardian Guerner Desen Gor Negev Bakhchordwiller Swissen
Kim Eysters Dallas Dollsgallah Dirty Ukhdo Dumbbell Ellsyn
Qolzaxşan Handsome Hands Handshahr Human Injidge
Beer Beirimizh Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit Danimarkalı Beast
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilym Bouton Orbit
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
🧡21:08:13 🧡
🧡🌸🧡
Beer Beirimizi Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilim Bouton Orbit The Underdog
Bayesian Gürub və Oasis Hans Ottensen, biyograf
Çiçəklər Orkide Amr Boy Merciful Jansen Alicsson
Yaşım Allah Gursunet, Nəcdi, bir
insandır
:
Bayesian Körfezi Guardian Guerner Desen Gor Negev Bakhchordwiller Swissen
Kim Eysters Dallas Dollsgallah Dirty Ukhdo Dumbbell Ellsyn
Qolzaxşan Handsome Hands Handshahr Human Injidge
Beer Beirimizh Allah Sukh Kay Sogilim Bouton Orbit Danimarkalı Beast
Hər dəfə bunu necə edəcəyinizi bilirsiniz, bu, Kainatın altındadır
Zamanın çiçəkləri Kusim Kak Sogilim Büton Bizans İmperatorluğunun Orbisi
Oyana Boyana Smyke Kay Sogilym Bouton Orbit
دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه
🧡21:08:13 🧡
🧡🌸🧡
🤣🤣ترکیب تیم ملی
دریافت
مدت زمان: 40 ثانیه
😂12:12:02😂
دریافت
مدت زمان: 40 ثانیه
😂12:12:02😂
🤣🤣ترکیب تیم ملی
دریافت
مدت زمان: 40 ثانیه
😂12:12:02😂
عکس های کلیشه ای😂
🧡10:00:47🧡
🧡10:00:47🧡
عکس های کلیشه ای😂
🧡10:00:47🧡